آهنگ جدید رضدین - قصه سقوط | Rezdiin - Ghese Soghot

یه بیست سالی گذشته از عمرش

برنده بوده توی هر کاری دست برده

به درودیوار دل پاکش غم خوردش

ولی هیچ وقت این جوون نبوده افسرده

توی سرش داره موج میزنه اندیشه

امید جوون به خدا بوده همیشه

افسوس که پایان این قصه غم انگیزه

آدما آتیش میزنن جوون رو از ریشه

میره با غرور جوونی تا روی ابرا

انقد از همه آدما سره تک و تنها

کشیده بیرون گیلیمشو از آب دریا

همیشه بوده اون یه جوون پاک و سرپا

یه خونواده داره که مثل کوه پشتشن

انقد محکمه شده سنگ مشتش

ولی اینجوری بود قصه ی سقوطشم

قصه ی تلخه ما با یه نگاهه شروعش که

یه شب قدم میزد تا از سرش فکرا بره

یهو به خودش اومد و دیدش چشما گره

خورده به چشمای یه پری یه دنیا گله

تو دلشه و میخاد به پری قلبو بده

جوری پاکه دله جوون شده مجذوبش

دختره بهش میگه اونه محبوبش

تفاهم دارن تو دلاشون غم بوده

پری جوون و به عشق میکنه محکومش

جوون دل پاکشو میده دست پری

میگه واسه داشتنت میزنم به هر دری

یه روزی میاریم یه پسر کاکل زری

یه دختر میاریم از اسمون مثل پریم

دو سه سالی توی باتلاق عشق کرد سپری

جوون عمرشو دلو نداد به هر خری

ولی پری شدش لاشی و با هر پسری

میخوابید و جوون فهمید و خورد سکندری

جوون میشینه پیش رفیقه توپش که

بازه سفره ی دل اونم میده گوش بش که

توی دنیای نامردا اونه دوستش

ولی اونم داره میکنه یه چوب بش که

جوون میگه چرا این دل من سوختش

چقد ساده بودم دلو دادم زود بش که

پری رفت و کل رویامو سوزوندش

حتی ت*خمشم نبود عشقشو شکوندش؟

اونم میگه خب وقتشه که آروم شی

تو با این حال فقط میکنتت آروم چی؟

بدبخت قبل ازاین که دق کنی و داغون شی

ببین با سیگار میبینی زیر بارون چی

جوونم که دیگه سادس و جوونه و خام

گرفت سیگار و از رفیقتشو دو سه تایی کام

زد و گفتش حس میکنم رفته بغض تو صدام

اصا از این به بعد جای پری سیگارو میخام

ک*ون به ک*ون و سیگار بعد سیگار شد سیگاری

و یهویی دید تو الکل و عرق مست و پاتیل

الان نمیشه چت با سالی و بنگ و ماری

دوزش زده بالا تیریپ میره گه‌گداری

با چارتا مایه میره توی فاز کوک و ویسکی

پایپ و آیسش همراهش توهم بیستی

میزنه که الان خدا شده دیگه هیشکی

نداره وجود بکشونه پایین اونو ریسکی

رو تل و ترا ولی جوون میده رد و نعشه

میشه یه گوشه کز میکنه مثل بچه

با یه پودرای سفید افتاد به تن رئشه

به روح پاک جوون زده خط و خدشه

الان رفیق خوبه میخنده به ریشش که

پری عشق میکنه داره میره سیخ بش که

ولی جوون تو آب انداخته گیلیمشو

الان دیگه پیری شده حتی جوون نیستش که

پیری میگه شما جوونیمو کشتین

رفیقا چرا از اول تشو نگفتین؟

با یه سیگار دار و ندارمو بردین

پله پله منو کردین اسیر مورفین؟

با جون دل بشنوین اینو مردا

تا عبرت بگیرین اسیر دردا

نشین و نکنین تجربه توی فردا

(قصه سقوط) یه جوون تک و تنها

با جون دل بشنوین اینو مردا

تا عبرت بگیرین اسیر دردا

نشین و نکنین تجربه توی فردا

که این غمه که در میاره یه مرد و از پا

کاش تو دل ما بخشیدن رو میذاشت خدا

تا ببخشیم همو پیش نیاد این قصه ها

که از اعتماد و سادگی یه جوون فنا

بره و بشه عاقبت یه جوون تباه