اومدی تا جون بدی گل های خشک خونه رو
اومدی رها کنی قناری های خسته رو
اومدی یکی بشی دست توی دستام بزاری
اومدی ناجی بشی غریبه دل شکسته رو
منتظرت بودن عادت من همینه
از تو گله ندارم رسم زمونه اینه
منتظرت بودن عادت من همینه
از تو گله ندارم رسم زمونه اینه
چه شبها که به جز تو نبود خوابو خیالم
امیدم همه این بود که پیش تو بیایم
همش خوابتو دیدم به دل غصه خریدم
چقد زخم زبون من از اینو اون شنیدم
منتظرت بودن عادت من همینه
از تو گله ندارم رسم زمونه اینه
اومدی تا جون بدی گل های خشک خونه رو
اومدی رها کنی قناری های خسته رو
اومدی یکی بشی دست توی دستام بزاری
اومدی ناجی بشی غریبه دل شکسته رو
منتظرت بودن عادت من همینه
از تو گله ندارم رسم زمونه اینه
منتظرت بودن عادت من همینه
از تو گله ندارم رسم زمونه اینه
ارسال دیدگاه
تایید شده : ۰ ، در حال بررسی : 0 ، مجموع : 0