آهنگ جدید سینا سارگون - میلادت مبارک | Sina Sargon - Miladet Mobarak

شمعارو فوت کن مبارک باشه میلادت

منو شناختی همونم ک گف میخوامت

واسه زندگی واسه ارامش

واسه نرفتنت صد دفعه کردم خواهش

ولی نموندی منو پس زدی

واست سخ بود ب پسرا دس ندی

شبا نشی الته دس نشی

اسیر ی پسر توی تخت نشی

منو ببین عوضی کادو چی گرفتی ازش

الان تو تختی باهاش یا میرقصین همش

همو دوس دارین باهم خوشحالین

شبا سر میذارین دو تایی رو ی بالین

اهای لعنتی دلم تنگ شده برات

واسه اخم کردنات واسه بوسه از لبات

واسه موهای لختت و اون چشای مستت

دلم میخواد بازم بزارم من دس توی دستت

اگ اشک بشی دریای غم میشم

اگ بخندی توی شادی غرق میشم

اگ تب کنی سرطان مغز میشم

روی زبون تو کلام اخر میشم

یادش بخیر اون جایگاهه همیشگی

الان ک نیسی پیشم مث همیشه نی

بوی خون میده روزام همش تو خلسه گمم

از وقتی رفتی شدید خلوت شد دورم

سیگار میکشم و میکشم من ارزو هامو

ارزوم بودی ولی بازم دارم خدامو

سال پیش همین موقع شمعاتو فوت کردی

با لباس تنت بدخواهاتو کور کردی

همو بوسیدیم گفتی مال منی

بهم قول دادی هیچوقت از پیشم نری

ولی گم شدی لای دفتر شعرم

جوری رفتی ک مشخصه نی توی دلت مهرم

تو با رفتنت بهم دادی درس عبرت

نفرین ب عزتی ک بینمون شده ذلت

مفرین ب عکسایی ک دو نفری انداختیم

نفرین ب اینده ای ک ما تو توهم ساختیم

اگ اشک بشی دریای غم میشم

اگ بخندی توی شادی غرق میشم

اگ تب کنی سرطان مغز میشم

روی زبون تو کلام اخر میشم

میلادت مبارک زنده ای توی خاطراتم

نفرین ب تو ب دفترچه ی خاطراتم

امشب میلاد توست و شب مرگ منه

رگم جر میخوره با تیغی ک دست منه

همش با خودم میگم داره چیکار میکنه

دگ ازین وضعیت حالم ب هم میخوره

چقد بدبختم اینم قسمت منه

نفرین ب قسمت ک شده ماتم همه

خودمون باید بسازیم قسمتمونو

مال من بودی ولی شدی قسمت اونو

مال اون شدی یار اون شدی

خام اون شدی رام اون شدی

میخوام یچیزو بدونم خیلی دوسش داری؟

ب اونم میگی احتیاج ب بوسش داری؟

منک همه جوره تا اخرش دلم با توهه

هیچ دختری نمیتونه جاتو پر کنه

اگ اشک بشی دریای غم میشم

اگ بخندی توی شادی غرق میشم

اگ تب کنی سرطان مغز میشم

روی زبون تو کلام اخر میشم

همین چند ماه دیش باهم دیدمتون

با لبخندی ک مونده بود رو لبتون

دست همو گرفته بودید و قدم میزدید

با هم قدمتون مرگ منو رقم میزدید

خواستم بیام جلو لهش بکنم اون سگو

ولی همش ی حس بهم میگفت احمق نشو

خواستم تف بندازم توی صورت کثیفت

دلم نیومد تا چشم خورد ب بدن نحیفت و اون دستای ظریفت

زیر بارون بودیم دستم توی دستت

منم عاشقانه گوش میکردم ب حرفت

توبا اومدنت زندگیمو عوض کردی

منو بیدار کردی پر از هدف کردی

اما حالا چی دگ نیستی پیشم

من از دوریه تو دارم دیوونه میشم

عشقم اینو بدونک دگ ساده نمیشم

من امشب دگ ب زندگیم خاتمه میدم