دنبال تو میگشتمو ندیدمت هیجا
جفت شدی با یکی چه غلطای بیجا
بپا نفرین مادرم دامن گیرت نشه
چه شبایی که با دستاش پاک کرد اشک چشام
تموم بدبختی من از اون روزی شروع شد
که عادت کردم به زود بخشیدن
توهی خیانت کردیو منم لاپوشونی
د ندیدی اخه تو د ندیدی بی پدر
د ندیدی اخه چجوری بپات سوختم
همه زندگیمو رفیقامو بهت فروختم
همه دارو ندارمو نذر برگشتنت کردم
هه ببین اصلا من اشتباه کردم
هنوز روی جفت چشات غیرت دارما
ببین دستش بهت بخوره من رد میدما
دلم لک زده واست رفتی با هیشکی نمیسازم
سگ تو انتخابت تورو کتک زده بازم
ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجراییست که در حافظه دنیا نیست
نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست
تو گمی درمن و من درتو گمم باورکن
جز دراین شعر نشان و اثری ازما نیست
من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل اینقدر که درفاصله با دریا نیست!
خواستم بمونی ولی هرچی زدم زور نشد
خواستی تلافی کنی رفتی ولی جور نشد
اونقده باریدم که چال افتاده زیر چشام
ضربتو عمیق زدی نا ندارم وایسم رو پام
اومدی زندگیم و نابود کردی حالا میری
به خدا تقاص کارات و تو همین دنیا میدی
یه روزی خوب بودی الان تو شدی
سر دردم
چه جوری شب های بی تو بودن رو سر کردم
نیست مارا هوس زلف پریشان کسی
گفتع بودم درد دارد روزهای بی کسی
ترک ما کردی ولی باهرکه هستی یار باش
مثل من هرگز نکن با او کمی دلدار باش
کم گذاشتی نازنین یک عمر برایم عشق خود
لااقل یکدم بساز با عشق او بسیار باش
از حریم عشق من پاپس کشیدی ناگهان
گرد تا گرد حریم عشق او دیوار باش
تاسحر یک عمر بودم ، درکنارت نازنین
یک شبی تو امتحان کن مثل من بیدار باش
ساکتی ای نازنین از عشق نو حرفی بزن
بی دروغ و بی کلک یک لحظه را اینبار باش
دلهره جانم گرفت ازبس بفکرت بوده ام
حال او خوشحال کن چون لحظه دیدار باش
من که رفتم بعد ازین حالم بتو مربوط نیست
خنده کن یا گریه یا ازعشق او بیمار باش
دیگه قلب ندارم حالو روزم داغون داغونه
بد تا کردی با دلم دیوونه
رفتی ولی اون خواطراتت تا ابد توی ذهن من میمونه
دل به تو بستم و اخر تو این رابطه عشقی ندیدم
از اولشم بودم بازیچه ی دستت من که از با تو بودن خیری ندیدم
ارسال دیدگاه
تایید شده : ۰ ، در حال بررسی : 0 ، مجموع : 0