آهنگ جدید محمدرضا - فراموشی | Mohammadrezaa - Faramooshi

یه قاب عکس روی تقویمم، افتادم از دستای دیوارم

از بس همه حالمو پرسیدن، من مطمئن شدم که بیمارم

آهسته آهسته و بیهوده، رد میشن از پهلوی من ساعت

این ساعتای بی سرانجام و این بُغض و این خیال ناراحت

فراموشی همیشه هم بد نیست، یه وقتایی بودنش هم خوبه

اشک تو چشم من واسه غم نیست، غرور تیکه تیکه‌ی روده

یه رود پُر غرور و آهسته، میره به جایی که نمیدونه

امیدشو از دست نداده چون دنیا همینجوری نمیمونه

منی که یه گوشه‌ای نشستم و خاک گرفته رو تَنم

نیست کسی که بکشه دست نوازش رو سرم

اسمم‌و صدا بزن عطرمو نفس بکش

دستمو بگیر و نه پاتو از دلم نکش

هی بخنده اون چشات، هی بخنده اون لبات

هی بخنده پُشت هم اون صورت مثل ماهت

تو آسمون شب‌های بی ستاره ام

مثل معجزه شدی، نورت‌و به من بتاب

فراموشی همیشه هم بد نیست، یه وقتایی بودنش هم خوبه

اشک تو چشم من واسه غم نیست

فراموشی همیشه هم بد نیست، یه وقتایی بودنش هم خوبه

اشک تو چشم من واسه غم نیست، غرور تیکه تیکه‌ی روده

یه رود پُر غرور و آهسته، میره به جایی که نمیدونه

امیدشو از دست نداده چون دنیا همینجوری نمیمونه